میدان مشق در سفرنامه جکسون
بنا به نوشتهای در سفرنامه جکوسن، این محوطه که از بزرگترین میدانهای نظامی تهران بوده در حدود ۴۰۰ متر طول و عرض داشته است. در دورهای که میدان خاکی بود کودکان نیز در آنجا بازی میکردند و در سالهای بعد مکان تمرین دوچرخه و موتورسیکلت و مانند آن بود؛ بهگونهای که دو پسربچه انگلیسی در آنجا آن قدر نمایش دوچرخهسواری دادند تا سرانجام آن را رواج دادند. علاوه بر این جایی بود برای پرواز بالنها و نشان دادن آن به مردم و باز در این میدان بود که اولین بار وسیلهای به نام طیاره به هوا فرستاده شد. در زمان جنگ بینالملل اول نیز نخستین هواپیمایی که در ایران به زمین نشست در این میدان بود که مردم تهران سه روز تمام به دیدن آن میرفتند. ویژگی دیگر میدان مشق آن بود که زمستانها و هنگام برفریزان شیخ شوریدهای که ظاهرا دارای اختلال حواس و باطنا از هنرمندان بود میآمد و چون برف سطح میدان را میپوشاند و رفتوآمد در آن کم میشد، پارویی به دست میگرفت و روی برف تمرین خط درشت میکرد و با این عمل، نام میدان مشق را به نوعی تأیید میکرد.
ساختمان وزارت امور خارجه
ساختمان وزارت امور خارجه نیز بر پیشانیاش ناگفتههای بسیاری از تاریخ این مرز و بوم دارد؛ ساختمانی که طرح اولیه آن را معمار بزرگ و بنام تاریخ معماری ایران گابریل گورکیان میدهد ولی چند سال بعد آقای گورکیان از ایران میرود که البته علت رفتن این معمار توانا از ایران میتواند یک مقاله جذاب پیرامون تحولات معماری ایران در دوره مدرنیته و آغاز گسست در معماری ایران فراهم آورد. در آن زمان این ساختمان دچار تغییرات زیادی میشود و توسط معماران و استادکاران دیگری از جمله وارطان آوانسیان و قلیچ باغلیان و معماران و استادکاران ناشناخته به مرور زمان به ساختمان خاطرهانگیز وزارت امور خارجه امروز در میدان مشق دیروز تبدیل میشود؛ ساختمانی که باید اذعان کرد از شخصیت موزون و معقولی برخوردار است و ایرانیان از آن ساختمان خاطرات بسیاری دارند یا شاید بیش از ایرانیان سفیران سابق کشورهای اروپایی که در ایران سابقه خدمت داشتهاند. به هر حال میدان مشق دیروز هنوز هم همان حالوهوای ایرانی خود را داراست. نمایی از ساختمان شماره 9 وزارت امور خارجه (عمارت شهربانی سابق ) که کاملترین نمونهبرداری از کاخ تخت جمشید در طرح قلیچ باغلیان است برای ساختمان کاخ شهربانی در سال 1315 انجام شده است که توسط معماران و مهندسان و مرمتکاران خبره ایرانی بازسازی شده و دیگر بار میدان مشق به عنوان عریضترین پیادهرو شهر تهران مورد بهرهبردای قرار گرفته است.
سردر باغ ملی
این بنا کار استاد جعفرخان معمار کاشانی است. سفتکاریهایش توسط استاد اسماعیلی، ستونها به دست استاد کریم منیژه و کاشیهای آن نیز توسط مرحوم استاد خاکنگار مقدم ساخته شده است.
در نمای خارجی بر کتیبه کاشیکاری سردر، اشعاری از ندیمالملک بهچشم میخورد. سردر دارای نقوش کاشیکاریشده با نقش دو شیر که تاجی را در میان گرفتهاند، پلنگ، شیر و خورشید و مسلسل است.
سردر دارای یک سوارهرو و دو پیادهرو در طرفین آن است که هر سه آنها دارای دروازههای چدنی است. دروازههای چدنی بنا نیز در قورخانه تهران توسط استاد محمدعلی کرمانی از صنعتگران بنام ساخته شده است.
موقعیت مکانی سردر با توجه به قراین و بررسی طرحها و نقشههای تهران زمان ناصرالدین شاه به احتمال قریب به یقین در شمال خیابان سپه در محدوده بانک سپه تا کوچه پست، بوده است و در سالهای بعد در ۱۲۸۰، بنایی به شیوه معماری روسی در شمال غربی آن ساخته شد که مرکز قزاقخانه دولتی بود.
در مورد سردر باغ ملی، تلفیق سبک ایرانی - اروپایی بهخصوص در کاشیکاری و کلاهفرنگی بهطور مشخص اجرا شده و بهطور کلی ترکیب و تقلید آن براساس معماری امروزی قالبگیری شده است.
پی بنا و پایه و شال ستونهای هشتگانه، سنگی و بدنه بنا و ساق ستونها آجری است و قسمت بالاتر سردر کاشیکاری است به رنگهای لاجوردی، فیروزهای، کرم، زرد، قهوهای، طلایی، قرمز، سفید و سبز با طرحهای اسلیمی، مسلسل، صحنه نبرد، تخریب قلعه به وسیله توپ، رضاخان با تفنگ شصت تیر، دو فرشته پیروزی، پرچم ایران، تفنگ شصت تیر، گلوله توپ به شکل هرم، طرح سهبعدی نوری، پلنگ و اشعار و آیات قرآن و اسامی اهل بیت به صورت کتیبه زیر کلاهفرنگی.
سردر باغ ملی علاوه بر نقارهزنی، دیدهبانی و دروازه تردد نظامی در واقع حکم بنای یادبود فتح تهران در کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹ ش توسط رضاخان را دارد که در کاشیکاری بدنه سردر بهوضوح قابل مشاهده است؛ از جمله تخریب برج و بارو با گلولههای توپ، رضاشاه در حال تیراندازی، دو فرشته پیروزی و کتیبهها، همه نشانههایی از فتح و پیروزی در کودتای سال ۱۲۹۹ و تسخیر تهران است.
نه می خواهیم تفسیرسیاسی کنیم و نه تحلیل اجتماعی تنها میخواهیم از تاریخچه و روزهای پر تنش و پر پیچ و خم جایی، با هم دو کلام حرف حساب بزنیم و به یاد خاطرات آن روزها، خاطرههای امروز را بنویسیم، البته با قلمی نقاد و در عین حال دوستانه و بیطرفانه. طرح ساماندهی میدان مشق معروف را همگی به یاد داریم؛ طرحی 8 ساله که چند صباحی است ذهن کنجکاو مردم کوچه و بازار که خود از جنس آنهاییم را کنجکاو تر کرده که بالاخره چه سرنوشتی در پس این میدان خوابیده است. به دور از تعصب اگر بنگریم به روشنی پیداست که میدان مشق تاریخچه ای دارد پر فراز و نشیب و خاطراتی شیرین و تلخ از روزگارانی که ما نبودیم و امروز تنها در قاب تصویر تماشگر صحنه هایی می شویم که هم دلگیرند و هم جالب؛ جالب از این که بدانیم روزگاری قزاق ها در همین عرصه قدم می زدند و سربازها مشق نظام می کردند و دلگیر از آن باب که چه زود میگذرد این عمر بی آنکه منتظر بماند. دوباره این ماییم که می مانیم در قاب تصویر و آیندگان نظاره گر ما.
حال با گذشت چندین سال از آن روزها سرمشق میدان مشق امروزی تقریبا 8 سال پیش از سوی هیات وزیران نوشته شد تا این محوطه تاریخی به یکی از مهمترین قطب های گردشگری و فرهنگی تهران تبدیل شود و به زبانی خودمانی تر بشود پاتوق گردشگران تهرانی که گه گاهی در کوچه پس کوچه های اصیل قدیمی قدم بزنند و در کنار آن از بزرگترین مجموعه موزه ای کشور بازدید نمایند. سالها گذشت تا مشایی و بقایی به عنوان سردمداران سازمان میراث هر یک در منصب ریاست طرح هایی برای این میدان ریختند و تمام تلاش خود را برای به سرانجام رساندن این مهم انجام دادند اما طرح ساماندهی میدان مشق قدر تر ازآنی بود که بشود در ظرف امروز فردا به سرانجام برسد. حال همه نگاهها به رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور معطوف شده و خیلی ها منتظرند تا ببینند که آیا حسن ختام این میدان تاریخی به دست روح ا.. احمد زاده کرمانی نوشته می شود یا خیر؟
البته همت رسانه ای در پیشبرد کارها برای میدان مشق جای خود دارد که امید است خبرنگاران این حوزه به دور از هر حب و بغضی، با نگاهی ملی به این طرح بنگرند و در پیشبر اهداف کمک حال مسوولین باشند.
در آن زمان محمدرضا مهراندیش، مدیر کل وقت موزه ملی مسئول تهیه این گزارش شد که بلافاصله در همان سال گزارشی از وضعیت پیشرفت و شیوه احیای این میدان و راهکارهای اجرایی و عملیاتی تهیه کرد که نهایتا با امضای مشایی به رئیس جمهور تقدیم شد و قرار شد در سال ۸۷ بودجهای به این منظور درنظر گرفته شود، اما در همان سال رئیس سازمان اعلام کرد، دولت برای ساماندهی این میدان، اعتباری اختصاص نداده است.تاخیر در رسیدن اعتبارات همچنان تنها چیزی بود که نمیگذاشت طرح ساماندهی فراتر از حرف برود و این در حالی بود که به گفته مشایی اعتبار لازم برای جابهجایی تنها ۲ ساختمان وزارت دفاع و وزارت امور خارجه ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان بود که عملا از توان اعتبارات ویژه هم خارج بود.
مسعود علویان صدر نیز پس از گرفتن پست معاونت میراث فرهنگی سازمان، اجرای طرح ساماندهی میدان مشق را یکی از اهداف اصلی خود در معاونت میراث فرهنگی عنوان کرد و گفت که همه وزارتخانهها، نهادها و سازمانهای مستقر در محدوده میدان مشق، باید برای تبدیل فضاهای موجود خود به فضای موزهای تشویق و حمایت شوند.
وی که از معاونان بقایی بهشمار میرفت، همان زمان اعلام کرد براساس مصوبه صادرشده از سوی هیأت وزیران، معاونت حفظ، احیا و ثبت آثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی مکلف است تا با تشکیل یک کمیته راهبردی، طرح ساماندهی میدان مشق و توسعه موزههای ایران را پیگیری کند.همین هفته گذشته بود که علویان صدر در گفت و گویی با تعطیلات نو از آخرین وضعیت میدان مشق خبرهای تازه ای داد و از تهیه طرح جامع میدان مشق سخن گفت و خاطر نشان کرد: هفته آینده فاز اول این طرح جامع جهت تصویب به شورای معاونین می رود. وی که طرح جامع میدان مشق را طرح بلند مدتی میداند از رسانه ها خواست تا عجله به خرج ندهند و در توفیق این طرح همت رسانه ای به کار برند چرا که آنچه مسلم است اینکه ایجاد مجموعه موزه ای در شان کشور جمهوری اسلامی ایران یک ضرورت امکان ناپذیر است.وی با اشاره به اینکه میدان مشق بهترین فضا در ارتباط با انتخاب مجموعه موزه ای کشور است ، افزود آنچه که ما در برنامه هایمان به آن خواهیم پرداخت تعامل با سازمان ها و نهادهایی دولتی است که بیش از 60 درصد فضای موجود در اختیار آنهاست. به گفته او در فاز اول این طرح مذاکراتی با وزارت امور خارجه صورت گرفته و تنها یک طبقه از این وزارتخانه در مساحتی حدود 9 هزار متر جهت بهره برداری موزه ای آماده شده است که طبق توافقات قرار است بخشی از این موزه با اشیای موزه ای وزارت امور خارجه و بخشی دیگر توسط سازمان میراث فرهنگی تجهیز شود.علویان صدر در بخش دیگر حرف های خود به ابنیه خصوصی موجود در محوطه اشاره کرد و اظهار داشت: بنا داریم از ردیف اعتباری که امسال جدا کردیم بخشی از آنها را تملک کنیم تا کم کم این مسیر توسعه را در آنجا شروع نماییم.وی با تاکید بر این که تبدیل میدان مشق به مجموعه موزه ای حرکتی زمانبر است افزود: به سرانجام رساندن این طرح هدفی است که برای ما ضرورت دارد.
طرح ساماندهی میدان مشق همچنان در بایگانی خاک خورد تا اینکه حمید بقایی در اردیبهشت 89 درباره قصه پرغصه میدان مشق از جایگاه اجرایی خود سخن گفت و متولی اصلی ساماندهی این میدان تاریخی را موزه ملی خواند. او با اینکه معتقد بود حداقل ۱۰ سال برای احیای میدان مشق زمان لازم است، قول داد مصوبه دولت برای ساماندهی میدان مشق را بهطور جدی پیگیری کند. تقریبا ۶ ماه از این اظهارنظر گذشت تا اینکه وی اعلام کرد ساماندهی میدان مشق فراتر از توان میراث فرهنگی است و برای احیای میدان مشق قدیم عزمی ملی نیاز است، پس دولت و وزارتخانههایی که در این محوطه هستند، بناهای خود را در اختیار ما قرار دهند تا مبنایی برای اضافه شدن آنها به ساختمان موزه ملی داشته باشیم.
سردرِ باغ ملی، موزه ملّی ایران ، کاخ شهربانی، توقیفگاه که نامهای دیگر آن زندان موقت شهربانی، زندان زنان، موزه عبرت ایران، اداره پست ، ساختمان شماره ۳ وزارت امور خارجه، ساختمان قدیمی بانک سپه، موزه ۱۳ آبان، کتابخانه ملّی، «کاخ وزارت امور خارجه»، عمارت ثبت اسناد و املاک، مرکز قزاقخانه، ساختمان شماره ۷ وزارت امور خارجه (باشگاه افسران سابق)، ساختمان شماره ۸ شرقی و غربی وزارت امور خارجه، بنای وزارت جنگ سابق (بیمه و بازنشستگی نیروهای مسلح فعلی)، ساختمان هنرستان دختران یا مدرسه کودکان بیسرپرست را در بر میگرفته است.